روحانی شهید باران بامری در سال ۱۳۵۰در روستای حمیدآبادشهرستان دلگان درخانواده ای کشاورز وعاشق اهل بیت عصمت وطهارت (ع)متولد شد. نامش باران بود.با قدمهای کوچکش رحمت را به خانه آورده بود و در کویر رحمتی بزرگتر از باران نیست.چشم به هم نزده بزرگ شد،بزرگتر و بزرگتر.حالا دیگر برای خودش مردی شده بود.گویی نگویی در کارهای خانه هم کمک می کرد و درس هم می خواند.بعد از اتمام دوره راهنمائی رهسپارحوزه امام امیرالمومنین(ع)شهرستان ایرانشهرشد. ازهمان جابود که عضوبسیج شدوبه جبهه های حق علیه باطل به صورت داوطلبانه اعزام شد در بسیج خیلی آدم متفاوتی شد. در همه کارهایش جدی شد و شاید بشود گفت آن باران همیشگی نبود. معمولا همه کسانی که آن روزها عضو بسیج می شدند گویا تا به جبهه نمی رفتند بسیجی نبودند. باران هم عزمش را جزم کرده بود. یکی از همرزمانش می گفت در گردان ۴۰۵ مشغول خدمت بودم شهید به من گفت : اگر من شهید شدم به خانواده ام بگویید برای من گریه نکنند و برای مظلومیت آقا سید الشهدا و ابالفضل العباس و زینب کبری و آن طفل شش ماهه ای که با لب تشنه به شهادت رسید گریه کنند.
درنهایت درمنطقه عملیاتی شلمچه درکربلای5سال 1365به سایر یاران شهیدش پیوست،پیکرپاک این شهیدبعد از9سال مفقود الاثری در پاییز1374به شهرودیارش بازگشت ودر بهشت زهرای روستای حمیدآباد دلگان آرام گرفت.
انتهای پیام/